نوشته ها و گزیده ها

گاه نوشته های علی احسانی مقدم

نوشته ها و گزیده ها

گاه نوشته های علی احسانی مقدم

دعای امام صادق(ع)برای زائرین امام حسین(ع)

دعای بسیار زیبا از امام صادق علیه السلام برای زائرین سیدالشهدا
عقیق:معاویه بن وهب می‏گوید وارد منزل حضرت صادق(ع) شدم.در نمازخانه منزلش، به نماز ایستاده بود، صبر کردم تا نمازش تمام شد.دیدم پس از نماز، دست به دعابرداشت و برای زائران قبر حسین بن علی دعا کرد، آنانکه با انفاق مال و تلاش بدنی به زیارت می‏روند، برای پیوند با ائمه و شاد کردن رسول خدا و پاسخگویی به فرمان امامان و خشمگین ساختن دشمنان و راضی کردن خداوند.و چنین دعا کرد:
خدایا، از آنان‏راضی باش، و خود و خانواده‏شان را، شب و روز، نگهدار، و همراهی‏ شان کن و از شر هر جبار سرکشی و ستمگر، و از گزند شیاطین نهان‏و آشکار در امانشان بدار و نیازهایشان را برآور...خدایا به آنان، بخاطر اینکه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزیدند، بهترین پاداشها را عطا کن.خدایا!دشمنان ما، این زائران را به خاطر سفر، ملامت کردند ولی این سرزنشها، هرگز پیروان ما را از این زیارت، مانع نگشت.آمدند تا با مخالفان ما مخالفت کرده باشند!خدایا!آن چهره‏ها را که آفتاب در این راه تغییر داد، رحمت کن، آن صورتهائی را که بر تربت حسین، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده، آن چشمهایی را که در راه ما اشک ریخت، آن دلهایی‏که برای ما و تشنگی ما سوخت، آن ناله‏هایی که برای ما سر داده شد، رحمت کن.
خدایا!من آن بدنها و جانها را تا قیامت، تا هنگام ورود به کوثر در آن روز تشنگی بزرگ، به تو امانت می‏سپارم...
امام، همچنان دعا می‏خواند و سجده می‏کرد.
پس از فراغت‏از نماز، گفتم:این دعاهایی را که از شما شنیدم، اگر در حق کسی بود که خدا را نمی‏شناخت، می‏پنداشتم که هرگز به آتش دوزخ نخواهد سوخت به خدا قسم، (با این دعاهای شما؟آرزو کردم که ای کاش به حج نرفته بودم و حسین را زیارت می‏کردم.
امام فرمود:توبه او بسیار نزدیکی.پس چه چیز مانع از آن می‏ شود که به زیارتش بروی؟ای معاویه بن وهب!مبادا که این کار را ترک کنی؟
گفتم:نمی‏ پنداشتم ‏که کار، به این ارزش و عظمت می‏رسد.
منبع:روضه

چه کسانی مثل برق از پل صراط عبور می کنند؟

ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام؛ محبت و ولایت و دوستی حضرت زهرا (س)؛ صبر بر بیماری؛ صبر کردن بر بدهکار؛ روزه ماه رجب؛ شب زنده داری؛ صدقه دادن و مداومت بر خواندن قرآن نیز جزو اعمالی هستند که در روایات مختلف بر تاثیر بسیار زیاد آنها بر گذر آسان از پل صراط تاکید شده است
 
 یکی مواقف هولناک و سخت در قیامت گذز از پل صراط است. امام صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید: نحوه عبور از صراط به طرق گوناگون خواهد بود بعضی همچون برق و بعضی چون باد، بعضی چون تاختن اسب، بعضی همچون دویدن مرد، بعضی همچون پیادگان و بالاخره گروهى هم آویخته و در حالى که آتش برخى از اندام ایشان را گرفته و برخى را رها کرده است، مى‏گذرند. (به نقل از امالی صدوق،ص ۱۰۷ و بحارالانوار، ج ۸، ص ۶۴)
اما چه کنیم تا بتوانیم مطابق فرمایش امام به سریعترین شکل ممکن یعنی همچون برق از پل صراط گذر نماییم؟
در روایات اعمالی ذکر شده که انسان را در این راه کمک می کنند. از جمله این روایت زیبای نبوی:
النّبیّ «ص»: من أکل من کدّ یده، مرّ على الصّراط کالبرق الخاطف.
رسول خدا فرمود: هر کس از دسترنج خود بخورد، مثل برق از پل صراط خواهد گذشت. (الحیاة، ج‏۵، ص ۴۳۲)
سه نکته:
* از این روایت و روایات مشابه دیگر می توان استفاده کرد که اصل بر این است که بندگان به آسانی از صراط عبور کنند به شرط آنکه ستم نکنند و الا نیازی به انجام کارهای سخت نیست.
از طرف دیگر مشخص می شود که کار و تلاش و کسب روزی حلال چقدر در نزد خدای تعالی محبوب و با ارزش است.
 
** همچنین در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق روایتی نقل شده که اگر کسى بر آن باشد که در هر جا و در هر موقعیت و فرصتى، نماز خود را به جماعت بخواند، (در روز قیامت) جزو اولین گروه با سبقت‏گیرندگان، با چهره‏اى روشنتر از ماه شب چهاردهم (بدر) به سرعت برق از پل صراط خواهد گذشت، و به ازاى هر روز و یا شبى که توفیق شرکت در نماز جماعت را داشته است ثواب یک شهید را به او خواهند داد.
 
*** ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام؛ محبت و ولایت و دوستی حضرت زهرا (س)؛ صبر بر بیماری؛ صبر کردن بر بدهکار؛ روزه ماه رجب؛ شب زنده داری؛ صدقه دادن و مداومت بر خواندن قرآن نیز جزو اعمالی هستند که در روایات مختلف بر تاثیر بسیار زیاد آنها بر گذر آسان از پل صراط تاکید شده است.
اما قابل تذکر است که این اعمال در صورتی کمک کننده و اثر گذارند که اولا قبول شده و در پرونده عملمان درج گردند ثانیا با گناهان دیگر ضایع نشده و محو نشوند و تا هنگام گذر از صراط باقی بمانند زیرا گناهان ما، حسنات ما را روز قیامت از بین می برند همچنین چه بسا همه اعمالمان را به جهت یک حق الناسی که به گردن داریم،از دست بدهیم.

عاقبت بخیری..

حربن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.
عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد.
چه کسی می‌داند آخر کارش به کجا می‌رسد؟
 دنیا دار ابتلاست!
با هر امتحانی چهره‌ای از ما آشکار می شود، چهره‌ای که گاه خودمان را شگفت‌زده می‌کند.
چطور می‌شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟
می‌گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی نمی‌شود به عبادتت، به تقربت و به جایگاهت اطمینان کنی.
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شاید به همین دلیل سفارش شده وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی،
 یادت نرود عافیت و عاقبت به خیری‌ات را بطلبی.


چشم و هم چشمی..

این روزها حتی دخترانمان کالای دست والدینشان گردیدند.چرا؟ 

هم وزن می بایست طلا یا سکه مهریه دختر خانم باشد و آقا داماد باید قبول کنند .چرا؟ 

چون دختر خاله یا دوست دختر خانم به اندازه وزنشون مهریه شون می باشد از این رو باید حتما اینطور شود و پدر و مادر هم حرفی یا برای گفتن ندارند یا شان و ارزش دخترشون رو می خواهند اینطوری بالا ببرند و انگار کالاست که سخت گیری می کنند . 

چون دوستشون پزشکه حتما باید پسرشون پزشکی طی کنند که به قول مشهور کلاس داشته باشند.. 

دین و معرفت و سادگی انسانها را زیر پا می گذارند و گاه جواب رد می دهند به جوانی .. 

جوان حاضر است وقت و زندگی خود را تلف کند که مدرک رنگی مثلا دکتری یا ارشد  و یا...نصیبش شود  تا شاید با آبرو به خانه بخت رود.. 

چرا؟ 

پس عمل به دستور قرآن کجا رفت؟ 

از خیلی ها تا می پرسند مگر دین و مذهبتان چیست؟ جواب می دهند مسلمان   

صف اول هم هستند.. 

حج  رفته..و کار خیر هم انجام داده اما یکی از آن کارهای خیرشون فرستادن دختر خانمشون یا آقا پسرشون به خانه بخت بوده -ببین چه بریز و بپاشی کرده که فرهنگ شده  همه بریز و بپاش میکنند..  

چرا دختر فراری ها زیاد شدند  ؟

چرا جرم و فساد و بی بند و باری زیاده ؟ 

و چراهای زیادی که همه می دانند نیازی نیست اینجا قید کنم  همه می دانند... 

چون به هر قیمتی که شده چشم و هم چشمی  هست باید به هر قیمتی که شده دختر خانم اون مقطع رو بگذرونند 

و یا ... 

باید کاری کنیم  که نجات پیدا کنیم و آن هم فقط پیروی از کلام خدا و جانشینانش در زمین .. 

تنها راه نجات  

و مقابله با مسلمان نماها .. 

آنهایی که اسمشون را گذاشتند مسلمان و اما خلاف آن عمل می کنند ..

کاش می شد واقعا عمل به دستورات اسلامی را اجرا کرد و دست خیلی ها را از مچ قطع کرد  همانهایی که جلو باطل ایستادگی نمیکنند و باعث می شوند جوانها ی ما تا سن 40 سال مجرد بمانند وفقط به خاطر اینکه فرهنگ ساده زیستی را یاد نگرفتند ... 

 خدا به ما رحم کند.. 

نمی توانیم برنامه ریزی داشته باشیم  مثلا از اول راهنمایی کنار درس نوجوان حرفه ای را هم به او یاد بدهیم  که منتظر نشود 40 سالش شود که همه امکانات داشته باشد بعد مزدوج گردد.. 

فعلا این حقیر آرامشی در جوانان سراغ ندارم  .. 

می بایست متخصصین امر کار کنند   

دست روی دست گذاشتن زندگی فرزندانمان را به تباهی خواهد کشید و امروز رو بس.

پدران و مادران

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردیم
که با هر بار تراشیده شدن کوچک وکوچک تر
میشود...
ولی پدر ...
یک خودکار شکیل وزیباست که در ظاهر
ابهتش را همیشه حفظ می کند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر
از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند ونمیداند که
چقدر دیگر میتواند بنویسد...
بیایید قدردان باشیم ...

بابای من می‌آید

فرصت نکرده‌ای که تنت را بیاوری
یا تکه‌هایی از بدنت را بیاوری

 بی‌تن رسیده‌ای که برای دلم خبر
از تلخی نیامدنت را بیاوری

بابا، اگر دوباره سراغ من آمدی
یادت بماند اینکه تنت را بیاوری…

اللهم ارزقنا شفاعت الحسین

خواب دیدم خواب اینکه مرده ام / خواب دیدم خسته و افسرده ام
روی من خروارها از خاک بود / وای قبر من چه وحشتناک بود
تا میان گور رفتم دل گرفت /قبر کن سنگ لحد را گل گرفت
بالش زیر سرم ازسنگ بود /غرق وحشت سوت وکور وتنگ بود
ناله ای کردم لیکن بی جواب /تشنه بودم تشنه یک جرعه آب
خسته بودم هیچکس یارم نبود/ زان میان یک تن خریدارم نبود
هر که آمد پیش حرفی خواندو رفت / سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیعی نه رفیقی نه کسی / ترس بود و وحشت دلواپسی
آمدند از راه نزدم دو ملک / تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟ / آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟
ای گنه کار سیه دل بسته پر / نام اربابان خود یک یک ببر
در میان عمر خودکن جستجو / کارهای نیک و زشتت رابگو
گفت عمر خود کرده ای تباه /نامه اعمال تو گشته سیاه
ما که ماموران حق داوریم / اینک تو را سوی جهنم می بریم
نا امید از هر کجا و دلفکار / می کشیدندم به منت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد /از جنان درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان /نور پیشانیش فوق کهکشان
چشمهایش زندگانی می سرود /درد را از قلب آدم می زدود
صورتش خورشید بود و غرق نور / جام چشمانش پر از شرب طهور
بر سرش دستمال سبزی بسته بود /مهرش به دل عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین / از جلال حضرت عشق آفرین
دو ملک سر را به زیر انداختند / بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه / آمده اینجا حسین فاطمه(علیه السلام)
صاحب روز قیامت آمده /  گوییا  بهر شفاعت آمده
سوی من آمد مرا شرمنده کرد /مهربانانه به رویم خنده کرد
گفت آزادش کنید این بنده را /خانه آبادش کنید این بنده را
این که اینجا اینچنین تنها شده / کام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است / گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است /سینه اش را وقف هیئت کرده است
این که می بینید در شور است و شین / ذکر لالایی او بوده حسین
دیگران غرق خوشی و هلهله /دیده ام او را میان هروله
با ادب در مجلس ما می نشست/ او به عشق ما سر خود را شکست
سینه چاک آل زهرا بوده است /چای ریز مجلس ما بوده است
اسم من راز و نیازش بوده است / خاک من مهر نمازش بوده است
پرچم من را به دوشش می کشید /پا برهنه در عزایم می دوید
اقتدا بر خواهرم زینب نمود /گاه می شد صورتش بهرم کبود
بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است
تا که دنیا بوده از من دم زده / او غذای روضه ام را هم زده
اینکه در پیش شما گردیده بد /چشم و جانش بوی روضه می دهد
حرمت من را به دنیا پاس داشت / ارتباطی تنگ با عباس داشت
نذر عباسم به تن کرده کفن /روز تاسوعا شده سقای من
گریه کرده چون برای اکبرم / با خود او را نزد زهرا می برم
هر چه باشد او برایم بنده است / او بسوزد صاحبش شرمنده است
در قیامت عطر و بویش می دهم /پیش مردم آبرویش می دهم
باز بالاتر بروز سر نوشت / می شود همسایه من در بهشت
آری آری هر که  پابست من است/نامه اعمال او در دست من است 
حسین اصفهانی

جهنم از نگاهی دیگر..

۱- به سند صحیح از ابو بصیر منقول است که به خدمت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که اى فرزند رسول خدا مرا بترسان از عذاب الهى که دلم بسیار قساوت گرفته . فرمود: اى ابو محمد، براى زندگانى دور و دراز که زندگى آخرت است آماده باش که آنها را نهایت نیست و به فکر زندگى و توشه آن باش و بدان که روزى جبرئیل به نزد حضرت رسول صلى الله علیه و آله رو ترش کرده و آثار اندوه در چهره اش ظاهر بود، و پیش از آن ، هر گاه مى آمد متبسم و خندان و خوشحال مى آمد پس حضرت فرمود که اى جبرئیل چرا امروز چنین غضبناک و محزون آمده اى ؟ جبرئیل گفت که امروز دم هایى را که بر آتش جهنم مى دمیدند از دست گذاشتند. فرمود: دم هاى آتش جهنم چیست اى جبرئیل ؟ گفت : اى محمد حق تعالى امر فرمود که هزار سال بر آتش جهنم دمیدند تا سفید شد پس هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه شد، و اکنون سیاه است و تاریک ، اگر قطره اى از ضریع - که عرق اهل جهنم است که در دیگهاى جهنم جوشیده و به عوض آب به اهل جهنم مى خورانند - در آبهاى اهل دنیا بریزند همگى از بوى گندش بمیرند و اگر یک حلقه از زنجیرى که هفتاد ذرع است و بر گردن اهل جهنم مى گذارند بر مردم دنیا بگذارند

از گرمى آن تمام مردم دنیا بسوزند و اگر پیراهنى از پیراهنهاى اهل آتش را در میان زمین و آسمان بیاویزند اهل دنیا از بوى بد آن هلاک مى شوند. چون جبرئیل (ع) اینها را بیان فرمود حضرت رسول صلى الله علیه و آله و جبرئیل هر دو به گریه در آمدند. پس حق تعالى ملکى به سوى ایشان فرستاد که پروردگار شما سلام مى رساند و به شما مى فرماید که من شما را ایمن گردانیدم از آنکه گناهى کنید که مستوجب عذاب من شوید. پس بعد از آن ، هر گاه که جبرئیل به خدمت آن حضرت مى آمد متبسم و خندان بود پس حضرت صادق (ع) فرمود که در آن روز، اهل آتش  عظمت جهنم و عذاب الهى را مى داند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعیم آن را مى داند؛ و چون اهل جهنم داخل جهنم شوند هفتاد سال سعى مى کنند تا خود را به بالاى جهنم برسانند چون به کنار جهنم مى رسند ملائکه گرزهاى آهنین بر کله ایشان مى کوبند تا به قعر جهنم بر مى گردند، پس پوستهاى ایشان تغییر مى کند و پوست تازه بر بدن ایشان مى پوشانند که عذاب در ایشان بیشتر تاءثیر کند. پس حضرت به ابى بصیر گفت که آنچه گفتم ، تو را کافى است ؟ گفت : بس است مرا و کافى است .
۲- در خبرى از حضرت صادق (ع) منقول است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود که در لیله المعراج چون داخل آسمان اول شدم هر ملکى که مرا دید خندان و خوشحال شد تا آنکه رسیدم به ملکى از ملائکه که عظیم تر از او ملکى ندیدم با هیئتى بسیار زننده در حالى که غضب از جبینش ظاهر بود پس آنچه ملائکه دیگر از تحیت و دعا نسبت به من بجا آوردند، او بجا آورد لکن نخندید و خوشحالى که دیگران داشتند او نداشت . از جبرئیل پرسیدم که این کیست که من از دیدن او بسیار ترسان شدم ؟ گفت : گنجایش دارد که از او بترسى و ما همه از او مى ترسیم ؛ این خازن جهنم است و هرگز نخندیده است و از روزى که حق تعالى او را سرپرست جهنم کرده تا امروز پیوسته خشم و غضبش بر دشمنان خدا و اهل معصیت زیاده مى گردد، و خدا به این ملک مى فرماید: که انتقام از ایشان بکشد، و اگر با کسى به خنده ملاقات کرده بود یا بعد از این مى کرد البته بر روى تو مى خندید و از دیدن تو اظهار فرح مى نمود. پس من بر او سلام کردم و او پاسخم را بشارت به بهشت داد، پس من به جبرئیل گفتم به سبب منزلت و شوکت او در آسمانها که جمیع اهل سماوات او را اطاعت مى نمودند به مالک بفرما که آتش دوزخ را به من بنمایاند. جبرئیل گفت : اى مالک ، به محمد آتش جهنم را بنمایان . پس مالک پرده را بر گرفت و درى از درهاى جهنم را گشود ناگاه از آن ، زبانه اى به آسمان بلند شد و به خروش ‍ آمد که در بیم شدم . پس گفتم : اى جبرئیل بگو که پرده را بیندازد.
فى الحال مالک امر فرمود آن زبانه را که به جاى خود برگردد، پس ‍ برگشت .
۳- به سند معتبر از حضرت صادق (ع) منقول است که حق تعالى هیچ کس ‍ را خلق نفرموده مگر آنکه منزلى در بهشت و منزلى در جهنم برایش قرار داده است ، پس چون اهل بهشت در بهشت و اهل جهنم در جهنم ساکن مى شوند منادى ، اهل بهشت را صدا مى زند که به سوى جهنم نظر کنید پس ‍ به سوى جهنم نظر مى کنند و منزلهاى ایشان را در جهنم مى بینند که این منزلى است که اگر معصیت الهى مى کردید داخل این منازل مى شدید؛ پس ‍ ایشان را آنچنان فرح و شادى روى دهد که اگر مرگ در بهشت باشد از شادى آنکه از چنین عذابى نجات یافته اند بمیرند. پس منادى اهل جهنم را ندا کند که به جانب بالا نظر کنید، چون نظر کنند منازل ایشان را در بهشت و نعمتهائى که در آنجا مقرر شده ببینند به ایشان بگویند که اگر اطاعت الهى مى کردید این منازل در اختیار شما بود؛ پس ایشان را اندوه فرا گیرد که اگر مرگ باشد بمیرند. پس منازل اهل جهنم را در بهشت به نیکوکاران دهند و منازل اهل بهشت را در جهنم به بدکاران دهند و این است تفسیر آیه که حق تعالى در شاءن اهل بهشت مى فرماید، که ایشانند وارثانى که بهشت را به میراث برند و در آن مخلد و پایدار خواهند بود.
۴- و نیز از آن حضرت مرویست که چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل جهنم به جهنم در آیند منادى از جانب خداوند ندا کند که اى اهل بهشت و اى اهل جهنم ، اگر مرگ به صورتى از صورتها در آید خواهید شناخت ؟ گویند: نه . پس مرگ را به صورت گوسفند سیاه و سفیدى در میان بهشت و دوزخ بیاورند و به ایشان گویند: ببینید، این مرگ است . پس حق تعالى امر فرماید که آن را ذبح کنند آنگاه مى فرماید که اى اهل بهشت ! همیشه در بهشت خواهید بود و مرگى براى شما نیست ، و اى اهل جهنم ، همیشه در جهنم خواهید بود و براى شما مرگ نیست ؛ و این است قول خداوند عالمیان که فرمود و انذرهم یوم الحسره اذ قضى الامر. بترسان ایشان را از روز حسرت در روزى که کار هر کس منقضى شده و به پایان رسیده باشد و ایشان از آن روز غافلند. حضرت فرمود: مراد این روز است که حق تعالى اهل بهشت و جهنم را فرمان مى دهد که همیشه در جاى خود باشند و مرگ براى ایشان نباشد و در آن روز اهل جهنم حسرت برند ولى سودى ندهد و امید ایشان قطع گردد
۵- از حضرت امیرالمؤ منین منقول است که فرمود: براى اهل معصیت نَقبها(۳۰) در میان آتش زده اند، و پاهاى ایشان را در زنجیر کرده اند، و دستهاى ایشان را در گردن غل کرده اند، و بر بدنهاى ایشان پیراهنهائى از مس گداخته پوشانیده اند و جبه ها از آتش براى ایشان بریده اند، در میان عذابى گرفتارند که گرمیش به نهایت رسیده و درهاى جهنم را بر روى ایشان بسته اند، پس هرگز آن درها را نمى گشایند و هرگز نسیمى بر ایشان داخل نمى شود و هرگز غمى از ایشان برطرف نمى شود، عذاب ایشان پیوسته شدید است و عقاب ایشان همیشه تازه است ، نه خانه ایشان و نه عمر ایشان به سر مى آید؛ به مالک استغاثه مى کنند که از پروردگار خود بخواه که ما را بمیراند. در جواب مى گوید که همیشه در این عذاب خواهید بود.
۶- به سند معتبر از حضرت صادق (ع) منقول است که در جهنم چاهى است که اهل جهنم از آن استعاذه مى نمایند و آن جاى هر متکبر جبار و معاند است و هر شیطان متمرد و هر متکبرى که ایمان به روز قیامت نداشته باشد و هر که عداوت آل محمد صلى الله علیه و آله داشته باشد. و فرمود: کسى که در جهنم عذابش از دیگران سبک تر باشد کسى است که در دریاى آتش باشد و دو نعل از آتش در پاى او و بند نعلینش از آتش باشد که از شدت حرارت مغز دماغش مانند دیگ در جوش باشد و گمان کند که از جمیع اهل جهنم عذابش بدتر است و حال آنکه عذاب او از همه آسانتر باشد.
__________________________________________________
۳۰- نقب : سوراخ .
بحار الانوار ج ۸ ص ۲۸۰
تفسیر مجمع البیان  ج ۶ ص  ۲۱۷
بحار الانوار ج ۸ ص ۳۴۶
منازل الاخره  ص ۱۲۶
بحار الانوار ج ۸ ص

حسین ع

ادوارد براون نویسنده انگلیسی می گوید : ایا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود اغشته به اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ تحت لوای اسلام انجام گرفت را انکار کنند.
 
 آنطون بارا می نویسد : اگر حسین از ما بود در هر سرزمینی برای او بیرق بر می افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می خواندیم.
 

یا حسین ع

نام تو را  همیشه  ز عاشقان محرم شنیده ام حسین(ع)

درد تو را ز گلوی پاره  اصغر ،  شنیده ایم حسین(ع)

***

آن  لحظه ای  که  عشق تو  را ، تیرِ سه  شعله   میزدند

یارب کجا بوده اند مدعیان که به فریادش نرسیدند حسین(ع)

***

تو  معنی عاشقی و شهامت و شهادتی در این سرا

من هم، عاشقی ات  را ز روضه زینب شنیده ایم، حسین(ع)

***

پاکی و زلال، شبیه قطره‌ی  شبنم  ، بهتر ز باغ گُل

در ماه محرم  همرنگ خون و دشت شقایفی،حسین(ع)

***

تو موج خون را  دیده‌ای ، من فقط این وصف را  شنیده ام 

تو داغ اکبرع دیده‌ای و من فقط این‌را شنیده ام، حسین(ع)

***

اکنون که اندکی‌در این زمان پرآشوب، آشنای راه گشته‌ام

رحمی بکن ، من عاشق راهت گشته‌ام حسین(ع)

***

کن  تو  شفاعتی جان  مادرت در آن سرا  ز من رو سیاه

حال ، دل باخته ام  به دریای بی‌کرانت، حسین(ع)

شعر از : ایلیا

فواید دعای فرج

آثار دعاى فرج روایات مختلفى به بیان آثار، فوائد و ویژگى هایى که بر دعاکردن براى تعجیل فرج مترتب است، پرداخته است که به پاره اى از آن ها اشاره می کنیم: 01 فرمایش حضرت ولى عصر(ع): بسیار دعاکنید براى تعجیل فرج که فرج شما درآَن است .
02 این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها است.

03 اظهار محبت قلبى است .
4 0 نشانه انتظار است.
05 زنده کردن امر ائمه اطهار(ع) است.
6. مایه ناراحتى شیطان لعین است.
7. نجات یافتن از فتنه هاى آَخر الزمان است .
08 اداء قسمتى از حقوق آن حضرت است که اداء حق هر صاحب حقى، واجب ترین امور است.
9. تعظیم خداوند و دین خداوند است.
10. حضرت صاحب الزمان (ع) درحق او دعا می کند.
11. شفاعت آَن حضرت در قیامت شامل حال او مى شود.
12. شفاعت پیغمبر(ص) ان شاء الله شامل حالش مى شود.
013 این دعا امتثال امر الهى و طلب فضل و عنایت او است.
14 0 مایه استجابت دعا مى شود.
015 اداء اجر رسالت است
016 مایه دفع بلا است.
017 سبب وسعت روزى است ان شاء الله
18. باعث آَمرزش گناهان می شود.
19 0 سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیدارى یا خواب مى شود ان شاء الله.
20. سبب رجعت به دنیا در زمان ظهور آَن حضرت مى شود ان شاء الله
21. از برادران پیغمبر(ص) خواهد بود
022 فرج مولاى ما حضرت صاحب الزمان (ع) زودتر واقع مى شود.
23.پیروى ازپیغمبروامامان (ع) خواهد بود.
24. وفاى به عهد و پیمان خداوندى است .
025 آَثار نیکى به والدین براى دعاکننده حاصل می گردد.
36. فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل مى شود
37. زیاد شدن اشراف نور امام (ع) در دل او است
28. سبب طولانى شدن عمراست ان شاء الله.
29. تعاون و همکارى درکارهاى نیک و تقوى است.
30. رسیدن به نصرت و یارى خداوند و پیروزى بر دشمنان به کمک خداوند است
31. سبب هدایت به نور قرآَن مجید است.
032 نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.
33. به ثواب طلب علم نائل مى شود ان شاء الله.
34. از عقوبت هاى اخروى ان شاء الله در امان مى ماند
35. هنگام مرگ به او مژده مى رسد و با او به نرمى رفتار مى شود
036 این دعا اجابت دعوت خدا و رسول (ص)است.
37. با امیرالمؤمنین (ع) و در درجه آن حضرت خواهد بود.
038 محبوب ترین افراد نزد خداوند خواهد بود
39. عزیزترین وگرامى ترین افراد نزد پیغمبر(ص) مى شود
40. ان شاء الله ازاهل بهشت خواهد شد
41. دعاى پیغمبر(ص) شامل حالش می گردد.
042 کردارهاى بد او به کردارهاى نیک مبدل مى شود.
43.خداوند متعال در عبادت، او را تأیید مى فرماید
44. ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور مى شود.
45.ثواب کمک به مظلوم را دارد.
46.ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.
47. پاداش خونخواهى حضرت ابى عبدالله الحسین (ع) را دارد.
48. شایستگى دریافت احادیث ائمه اطهار(ع) را مى یابد.
69. نور او براى دیگران نیز روز قیامت درخشان می گردد
50. هفتاد هزار نفر ازگنهکاران را شفاعت می کند.
51. دعاى امیرالمؤمنین (ع)در روز قیامت ,شاملش می گردد.
52. بى حساب داخل بهشت مى شود.
053 از تشنگى روز قیامت در امان مى ماند.
54. در بهشت جاودان است.
55. مایه خراش روى ابلیس و مجروح شدن دل او است.
56. روز قیامت هدیه هاى ویژه اى دریافت مى دارد.
57. خداوند عزوجل از خدمتگزاران بهشت نصیبش مى فرماید.
58. در سایه گسترده خداوند قرارگرفته و رحمت بر او نازل مى شود مادامى که مشغول آن دعا باشد.
59. پاداش نصیحت مؤمن را دارد.
60. مجلسى که در آن براى حضرت قائم عجل الله فرجه دعا شود، محل حضور فرشتگان می گردد.
61 دعا کننده مورد مباهات خداوند مى شود.
62. فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
063 از نیکان مردم پس از ائمه اطهار(ع) مى شود.
065 این دعا اطاعت از اولى الامر است که خداوند اطاعت شان را واجب ساخته است.
65. مایه خرسندی خداوند عزوجل مى شود.
66. مایه خشنودى پیغمبر(ص) می گردد.
067 این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.
068 ازکسانى خواهد بودکه خداوند در بهشت به او حکومت مى دهد، ان شاء الله.
69. حساب او آسان مى شود.
070 این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مهربانى خواهد بود.
71. این عمل بهترین اعمال است.
72. باعث دورى قصه ها مى شود.
73. دعاى هنکام غیبت بهتر از دعاى هنگام ظهور امام (ع) است.
74. فرشتگان درباره اش دعا می کنند.
75. دعاى حضرت سیدالساجدین (ع) که نکات و فواثد متعددى دارد شامل حالش مى شود.
076 این دعا تمسک به ثقلین کتاب و عترت است.
77. چنگ زدن به ریسمان الهى است.
78. سبب کامل شدن ایمان است.
79.همانند ثواب همه بندگان به او مى رسد.
80.تعظیم شعائر خداوند است.
81.این دعا ثواب کسى که با پیغمبر(ص) شهید شده را دارد.
82.ثواب کسى که زیر پرچم حضرت قائم (ع) شهید شده را دارد.
83.ثواب احسان به مولاى ما حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه را دارد.
84.در این دعا، ثواب گرامى داشتن عالم هست.
85.پاداش گرامى داشتن شخص کریم را دارد.
86.در میان گروه ائمه اطهار(ع) محشور مى شود.
87.درجات او در بهشت بالا مى رود.
88.از بدى حساب در روز قیامت در امان مى ماند.
89.به بالاترین درجات شهداى روز قیامت نائل مى شود.
90.و رستگارى به سبب شفاعت فاطمه زهرا(ع) را در پى دارد. (1)
ا. مکیال المکارم ج1ص 351 ترجمه سید مهدى حائرى قزوینى.