نوشته ها و گزیده ها

گاه نوشته های علی احسانی مقدم

نوشته ها و گزیده ها

گاه نوشته های علی احسانی مقدم

(یک عاشقانه آرام"نادر ابراهیمی")

-  بهار ، بیش از آنکه حادثه یی در طبیعت باشد ، حادثه ایست در قلب آدمی .

 
- هرگز انتظار ندارم مرا همان قدر دوست داشته باشی که دوستت دارم.
- سن، مشکل ِ عشق نیست. زمان نمی تواند بلور اصل را کدر   کند. مگر آنکه تو  پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی.

-  مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
- مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه، به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود!
- ما هر چه بخواهیم، می توانیم بشویم. استعداد، بزرگترین دروغی ست که انسان، به خویش گفته است.
دلگیر نشدن کار آسانی نیست . ظرفیت می خواهد . هر کس گفت " من ابدا دلگیر نشدم " بدان که از ارتفاع دلگیری سخن می گوید .
افراط ، طعم تهوع دارد .
 
دیگر معجزه ای در کار نیست . زندگی را با چیزهای بسیار ساده ، پر باید کرد . ساده ها ، سطحی نیستند .مشکل ما این نیست که برای شیرین کردن زندگی ، معجزه نمی کنیم ، مشکل ما این است که همانقدر که ویران می کنیم ، نمی سازیم . همانقدر که کهنه می کنیم ، تازگی نمی بخشیم ... مشکل این است که از همه رویاهای خوش ِ آغاز دور می شویم و این دور شدن به معنای قبول کردن سلطه بی رحمانه زمان است ...
 
برای رسیدن به اوج ، از من بال و پر ِ  جادو مخواه ! هیچ چیز همچون اراده به پرواز ، پریدن را آسان نمی کند . دیگر هیچ معجزه ای در کار نیست .
 

در محضر استاد آیت الله جوادی آملی

در محضر استاد آیت الله جوادی آملی
درس تفسیر ۹۳/۱۲/۲
تحت آیه ۴۵ سوره مبارکه غافر
خداوند تمام نقشه های فرعونیان را نقش بر آب کرد.
هر نقشه بدی که انسان برای دیگری بکشد، همه آن دامنگیر خود نقاش می شود.
***************
نکند هر یک از ما در جامعه، خانه، و ... یک فرعون کوچک باشیم.
هر کسی برای دیگری نقشه سوئی بکشد مسلما به خودش برمی گردد. جهان مانند کوهی است که انسان اگر فریادی بزند آن فریاد به سوی خودش برمی گردد، حال اگر حرف خوبی را فریاد زد حرف خوب به سوی او بر می گردد و اگر حرف بدی زد حرف بد به سوی او بر می گردد.
پس تا می توانیم به دیگران خوبی کنیم، که به خود ما بر می گردد
=============================
 در محضر استاد آیت الله جوادی آملی
درس تفسیر 3/12/93
آیه ۴۶سوره مبارکه غافر
کافر در برزخ در حفره ای از حفره های آتش است و در قیامت در اشد عذاب است.
گاهی آتش را بر کافر عرضه می کنند و گاهی کافر را به جهنم عرضه می کنند.
*آیه ۶۷ سوره مبارکه زخرف
قیامت که ظرف ظهور حق است، تمام دوستانی که یکدیگر را به گناه دعوت می کردند، دشمن یکدیگرند.
دوستی کاذب، دشمنی صادق را به همراه دارد.
***
در انتخاب دوست دقت کنیم. همین هایی که امروز برای به گناه کشاندن انسان قربان صدقه می روند، طبق آیه قرآن در قیامت دشمن انسان می شوند.
چه دوستانی بهتر از محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و پیروان صادق ایشان که در قیامت فریاد رس دوستانند.
بقیه را رها کنیم ، از همین الان ....
 =================================
 ازامام علی (ع)پرسیدندواجب و واجبترچیست؟
نزدیک و نزدیکترکدامند؟ عجیب و عجیب‌ترچیست؟ سخت وسخت‌ترچیست؟ فرمود:واجب اطاعت از الله و واجب‌تر ازآن ترک گناه است. نزدیک قیامت ونزدیکتر ازآن مرگ است. عجیب دنیا وعجیب‌تر ازآن محبت دنیاست. سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالی رفتن به قبر است.
* شنیده ایم که :
خداوند کلاغ و طوطی رادر یک شب هردو را سیاه و زشت آفرید. طوطی اعتراض کرد زیبا و قشنگ شد.ولی کلاغ به رضای خداقانع شد.
حالا کلاغ آزاد است. ولی طوطی در قفس........پس راضی باشید به رضای خدا
=================================
پیامی ازطرف خدا:
إمروز همه مسائلت رابه من بسپار.من آنها را حل میکنم.تنها آرام باش وشاد زندگی کن.اینگونه بیشتر دوستت دارم..
*
.روی هرپله که باشی خدا یه پله ازتو بالاتره،نه بخاطراینکه خداست بخاطراینکه دستت روبگیره..
*
هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به خداوند اطمینان کن چون یا تورا ازپشت خواهد گرفت یا به تو پروازکردن خواهدآموخت.
*
بخاطربسپار همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است: آرام.بی‌صدا.همیشگی!
==============================
اگر کسی الان هم تابع امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد می شود منا اهل البیت، تنها سلمان که نیست، بسیارند منا اهل البیت، چه خانم هایی  که منا اهل البیت هستند.
اگر کسی حضرت را دید که طوبی له ( خوشا بحالش) ولی عمده آنست که حضرت آدم را ببیند!!.

***  خاطره آقای سید رضا موسی کاظمی- از مرحوم آیت الله شیخ بهلول :
روزی از ایشان سؤال کردم آیا شما امام زمان علیه السلام را دیده اید؟
فرمود:ما مأمور به انجام دستورات حضرت هستیم نه مأمور به دیدن ایشان.
=======================================
نامه ‌خبرنگار آمریکایی ‌به ‌رهبر انقلاب :
به‌ پیشنهادتان عمل می کنم و درباره اسلام تحقیق می کنم.
"کالیب تی. ماپین" خبرنگار و تحلیلگر سیاسی آمریکایی در واکنش به نامه مقام معظم رهبری نامه ای را خطاب به ایشان نوشته است که متن این نامه به شرح زیر است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی،
بسیار متأثر شدیم از این‌که دریافتیم شما جوانان اروپا و آمریکای شمالی را طی یک نامه خطاب قرار داده‌اید. بیش‌تر متأثر شدیم، وقتی این نامه زیبا را خواندیم.
من هم مثل شما از این واقعیت که رهبران ما می‌خواهند به نفرت از مسلمانان دامن بزنند، آشفته هستم. من به رهبران کشورم که سابقه‌ای تاریخی در فریب و جنایت دارند و سبب رنج بسیاری از مردم سراسر جهان شده‌اند، اعتماد ندارم. قصد دارم دقیقاً همان کاری را که شما پیشنهاد کرده‌اید انجام دهم و خودم در مورد اسلام تحقیق کنم.
اگرچه برخی افراد در کشور من شدیداً می‌خواهند جنگ و درگیری بین دو کشور ما را رواج دهند، من مطمئن هستم میلیون‌ها نفر از جوانان در آمریکا این حرف من را تأیید می‌کنند که ما صلح و تفاهم می‌خواهیم. اسلام و مردم ایران دشمن ما نیستند.
با تشکر از کلمات الهام‌بخش و حکیمانه شما،
کالیب تی. ماپین.
http://www.afsaran.ir/site/click/827704?url=http%3A%2F%2Fwww.mashreghnews.ir%2Ffa%2Fnews%2F384056
 ========================================
 اندر حکایت با کلاس بودن
سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره میگن چرا پولشو ندادی فقرا
بعد آقا زاده از سفر دبی و آنتالیا و مالزی خودش که نمیگذره !
= = = = = = = =
تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتای غربی شد با کلاسی
تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد بیگانه پرستی!
= = = = = = = =
شاهین نجفی و شارلی فحاشی میکنند شد آزادی بیان
مسلمونا دفاع میکنن بهشون میگن وحشی وعقب افتاده!
= = = = = = = =
گلشیفته فرهانی برهنه شد همه گفتن حجاب مسئله شخصیه
الهام چرخنده چادری شد همون آدما گفتن ریا کار و متظاهره!
= = = = = = = =
طرف علنا بر مقبره کورش کبیر سجده میکنه شد یکتا پرست
اما بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس میگن بت پرستی!
= = = = = = = =
گریه و اشک و آه و شمع و طبل برای مرتضی پاشایی شد انسانیت
اما به عزاداری برای حضرت سید الشهدا (ع) میگه مرده پرستی!
= = = = = = = =
دختره سرمای زمستون با یه ساپورت میاد خیابون سردش نمیشه
اما گرمای تابستون اگه روسری سر داشته باشه از گرما هلاک میشه!
= = = = = = = =
زنه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون جولان میده
اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت...
 

==========================================

 دل تکونی از خونه تکونی واجب ترِه
دلتو بتکون
از حرفا
بُغضا
آدما
دلتو بتکون از هرچی که تو این یک سال ...
یادش دلتو به درد آورد
از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود
از نفهمیدنِ اونایی که همیشه فهمیدیشون
دلتو بتکون از کوتاهی های خودت
اگه با یه
"ببخشید! من هم مقصر بودم" یکی رو آروم می کنی
آرومش کن
دلتو بتکون.. یه نفسِ عمیق بکش
سلام بده به بهار
به اتفاقای خوب...
((دلـَـــــــــمو تـکــــوندم))
...تو هم بتکون..
=======================================
در مقدمه کتاب ((خصایص الزینبیه )) داستانى آمده است که نشان مى دهد قبر زینب (س ) در شام است و آن اینکه :
مرحوم حاج محمد رضا سقازاده ، که یکى از وعاظ توانمند بود، نقل مى کند: روزى به محضر یکى از علماى بزرگ و مجتهد مقدس ‍ و مهذب ، حاج ملاعلى همدانى مشرف گشتم و از او درباره مرقد حضرت زینب جویا شدم ، او در جوابم فرمود:
روزى مرحوم حضرت آیت الله الغظمى آقا ضیاء عراقى (که از محققین و مراجع تقلید بود) فرمودند: شخصى شیعه مذهب از شیعیان قطیف عربستان به قصد زیارت حضرت امام رضا (ع ) عازم ایران مى گردد. او در طول راه پول خود را گم مى کند. حیران و سرگردان مى ماند و براى رفع مشکل متوسل به حضرت بقیة الله امام زمان (عج ) مى گردد. در همان حال سید نورانى را مى بیند که به او مبلغى مرحمت کرده و مى گوید: این مبلغ تو را به (سامره ) مى رساند.
چون به آن شهر رسیدى ، پیش وکیل ما ((حاج میزا حسن شیرازى )) مى روى و به او مى گویى : سید مهدى مى گوید آن قدر پول از طرف من به تو بدهد که تو را به مشهد برساند و مشکل مالى ات را برطرف سازد. اگر او نشانه خواست ، به او بگو: امسال در فصل تابستان ، شما با حاج ملاعلى کنى طهرانى ، در شام در حرم عمه ام مشرف بودید، ازدحام جمعیت باعث شده بود که حرم عمه ام کثیف گردد و آشغال ریخته شود. شما عبا از دوش گرفته و با آن حرم را جاروب کردى ! و حاج ملاعلى کنى نیز آن آشغال ها را بیرون مى ریخت ... و من در کنار شما بودم !!.
شیعه قطیفى مى گوید: چون به سامرا رسیدم و به خدمت مرحوم شیرازى شرفیاب شدم جریان را به عرض او رساندم . بى اختیار در حالى که اشک شوق مى ریخت ، دست در گردنم افکند و چشمهایم را بوسید و تبریک گفت و مبالغى را برایم مرحمت کرد.
چون به تهران آمدم ، خدمت حاج آقاى کنى رسیدم و آن جریان را براى او نیز تعریف نمودم . او تصدیق کرد، ولى بسیار متاءثر گشت که اى کاش این نمایندگى و افتخار نصیب او مى شد
 کرامات حضرت زینب (س )-- 189
 
====================================

یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم آقا امام رضا(ع),که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد آقا,رو کرد به مترجمش  چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟ گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در آورد و بست به پنجره فولاد آقا.
چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجایی بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحظه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به آقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم  ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این آقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا